Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فرارو»
2024-05-02@09:55:07 GMT

طرح شی و پوتین برای "عصر نوین": چگونه بین خطوط را بخوانیم؟

تاریخ انتشار: ۱۱ فروردین ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۴۲۵۸۰۹

طرح شی و پوتین برای 'عصر نوین': چگونه بین خطوط را بخوانیم؟

شی جین پینگ" رئیس جمهور چین در پایان سفر دولتی خود به روسیه هفته گذشته با "ولادیمیر پوتین" همتای روس خود خداحافظی کرد و گفت: "در حال حاضر تغییراتی وجود دارد که نظیر آن را در صد سال اخیر ندیده‌ایم و ما کسانی هستیم که با یکدیگر این تغییرات را هدایت می‌کنیم. پوتین در پاسخ گفت:"موافقم".

به گزارش فرارو به نقل از ال‌پائیس، این اظهارنظر که در جریان گفتگویی غیر رسمی بیان شد نشانه‌ای اجمالی از نوع تفکر رهبر چین است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این که از دید او جهان شاهد تغییرات عظیمی است و چین می‌خواهد نظم جهانی جدیدی را شکل دهد که به نفع منافع‌اش باشد و روسیه شریک مهمی در دستیابی به آن است.

پوتین و شی در جریان دیدار اخیر خود بیانیه مشترکی را امضا کردند که در آن به تشریح مجموعه نکاتی در رابطه با تقویت روابط بین دو کشور پرداخته‌اند.

"ال پائیس" تفسیر خود را از متن آن بیانیه و آن چه در مورد دیدگاه ژئوپولیتیک جهانی روسیه و چین می‌گوید ارائه می‌دهد.

در آغاز سند به "دوران نوین" اشاره شده که نشان می‌دهد روسیه و چین بر این باورند که موازنه‌های ژئوپولیتیک کنونی در جهان در لحظه‌ای از تغییرات ماورایی است. پوتین در اکتبر ۲۰۲۲ میلادی هشدار داد: "ما در یک مرز تاریخی ایستاده‌ایم: احتمالا خطرناک‌ترین، غیرقابل پیش بینی‌ترین و در عین حال مهم‌ترین دهه از پایان جنگ جهانی دوم در پیش است". رهبر روسیه گفت که جهان شاهد تضاد بین ارزش‌های سنتی و نئولیبرال است.

در دهه‌ای که شی در قدرت بوده روابط دوجانبه بین روسیه و چین با رشد ۱۱۶ درصدی مبادلات تجاری بین دو کشور رو به رشد بوده است. روابط تجاری دو جانبه دو کشور در سال ۲۰۲۲ میلادی در بحبوحه جنگ در اوکراین به میزان ۳۴.۳ درصد افزایش یافت و به ۱۹۰ میلیارد دلار رسید. در همان سال تجارت کالا بین ایالات متحده و چین ۶۹۰ میلیارد دلار بود.

دو طرف خاطرنشان کردند که روابط چین و روسیه مشابه ائتلاف نظامی و سیاسی در دوران جنگ سرد نیست بلکه فراتر از این مدل روابط دولتی است.

در بیانیه مشترک چین و روسیه در ۴ فوریه ۲۰۲۲ میلادی که درست قبل از حمله به اوکراین امضا شد آمده است: "دوستی بین دو کشور هیچ محدودیتی ندارد". اما از همان ابتدا به نظر می‌رسد که این سند نکاتی را مطرح می‌کند که در واقع محدودیت‌هایی هستند. چین از انجام اقداماتی که می‌توانند غرب را تحریک به اعمال مجازات نقض تحریم علیه چین کنند اجتناب ورزیده و به محدودیت دیگری نیز اشاره دارد. بین حمایت از شریک روسی خود و به خطر انداختن تجارت با غرب پکن تاکنون هیچ تردیدی در مورد انتخاب خود نداشته است.

در بخشی از بیانیه آمده است: "چین و روسیه یکدیگر را به عنوان شرکای همکاری اولویت‌دار می‌دانند همواره به یکدیگر احترام می‌گذارند و با یکدیگر به عنوان یکسان رفتار می‌کنند که امروزه به الگوی روابط قدرت‌های بزرگ تبدیل شده است".

روابط بین دو کشور از زمان به قدرت رسیدن شی جین پینگ در سال ۲۰۱۲ میلادی به تدریج نزدیک‌تر شده است، اما این روابط دارای جنبه‌های مشکل ساز نیز می‌باشد. برای مثال، در سال ۲۰۲۰ میلادی دستگاه ضد جاسوسی روسیه رئیس آکادمی علوم قطب شمال را به دلیل انتقال اطلاعات محرمانه به پکن بازداشت کرد. علاوه بر این، دو کشور از نظر قدرت با یکدیگر برابر نیستند روابط آن دو کشور با عدم تقارن نیرو‌ها مشخص شده است. در قرن بیستم اتحاد جماهیر شوروی به وضوح قدرت بیش‌تری داشت. در حالی که در قرن بیست و یکم تسلط چین به قدری مشهود است که برخی از تحلیلگران می‌گویند این رابطه شبیه رابطه بین یک ارباب و رعیت است.

تحت هدایت سران کشور‌ها دو طرف تبادلات نزدیک در همه سطوح را حفظ کردند، اعتماد متقابل را افزایش دادند و اطمینان حاصل کردند که روابط دوجانبه در سطح بالایی است. هر دو طرف مایل به تعمیق بیشتر روابط دوجانبه و توسعه سازوکار‌های های گفتگو در زمینه‌های مختلف هستند.

در بخشی از بیانیه آمده است:" دو طرف خاطرنشان کردند که تغییرات کنونی جهان در حال شتاب است و الگوی بین‌المللی دستخوش تعدیل‌های عمیقی می‌شود از جمله صلح، توسعه، همکاری و نتایج برد - برد یک روند تاریخی مقاومت ناپذیر هستند. شکل گیری یک الگوی بین المللی چند قطبی در حال شتاب گرفتن است. تعداد فزاینده‌ای از قدرت‌های منطقه‌ای وجود دارند که برای دفاع از حقوق و منافع مشروع خود قوی و مصمم هستند".

این یک پاراگراف کلیدی است که احتمالا هسته اصلی نیات چین و روسیه می‌باشد. شی و پوتین دنیایی را توصیف می‌کنند که در نوسان است جهانی که از توازن جهانی شکل گرفته در سال ۱۹۴۵ میلادی دور می‌شود. در این سناریو بازیگران جدیدی می‌توانند ظاهر شوند تا سهم بیش تری از قدرت داشته باشند و خواهان اشکال مختلف روابط باشند.

در بخش دیگری از بیانیه از امریکا انتقاد شده و آمده است: "در عین حال، هژمونیسم، یکجانبه گرایی و حمایت گرایی (حمایت از صنایع داخلی) هم چنان بیداد می‌کند".

این یک انتقاد پنهان از ایالات متحده است. چسب واقعی در روابط چین و روسیه دو کشوری که برای چندین دهه عمیقا نسبت به یکدیگر بی‌اعتماد بوده‌اند مخالفت مشترک آنان با برتری ایالات متحده است. کاخ سفید در دهه ۱۹۷۰ میلادی می‌دانست چگونه از این بی‌اعتمادی سوء استفاده کند زمانی که روابط با پکن را عمیق بخشید.

در بخش دیگری از بیانیه آمده است: " برای دستیابی به جهانی چند قطبی و توسعه پایدار برای همه کشور‌ها باید اصول جهان شمول، باز بودن، فراگیر بودن، عدم تبعیض و تعادل رعایت شود. چین و روسیه از همه کشور‌ها می‌خواهند که ارزش‌های مشترک صلح، توسعه، انصاف، عدالت، دموکراسی و آزادی را برای همه بشریت ترویج کنند و به جای رویارویی درگیر گفتگو باشند به جای طرد در هماهنگی و همکاری برد - برد زندگی کنند و صلح و توسعه جهانی را ترویج کنند".

چین و روسیه بار دیگر مخالفت خود را با جهان تک قطبی تحت سلطه ایالات متحده و متحدان‌اش ابراز می‌کنند. جالب است بدانید که آنان از مفهوم جهان "چند قطبی" نه چندجانبه حمایت می‌کنند که ایده ترجیحی در اروپا است. رهبران چین و روسیه هم چنین از مفهوم قطبی پرهیز می‌کنند و در عوض تصویر یک میزگرد را مطرح می‌کنند که در آن همه نظر خود را دارند.

در بخشی از بیانیه می‌بینیم که اشاره شده است: "دو طرف خاطرنشان کردند که کشور‌ها تاریخ، فرهنگ و شرایط ملی متفاوتی دارند و هر یک حق انتخاب مستقل مسیر توسعه خود را دارند. هیچ دموکراسی برتر از دیگرانی وجود ندارد. هر دو طرف با تحمیل ارزش‌های ملی به دیگران، استفاده از ایدئولوژی برای خط کشی، روایت ریاکارانه به اصطلاح "دموکراسی علیه استبداد" و استفاده از دموکراسی و آزادی به عنوان دستاویز و ابزار سیاسی برای اعمال فشار مخالف هستند".

این انتقاد آشکاری از کشور‌های غربی است که به گفته پکن و مسکو از ارزش‌هایی برای تشویق بی‌ثباتی دولت‌های متخاصم، ترویج اعتراضاتی مانند انقلاب‌های رنگی در جمهوری‌های پس از فروپاشی شوروی و حمایت از مقاومت شهروندان خفه شده در هنگ کنگ، حمایت می‌کنند.

در بخشی از بیانیه اشاره شده که "روسیه برای ابتکار عمل تمدن جهانی چین اهمیت زیادی قائل است". با این اعتراف پوتین، شی یک امتیاز دیپلماتیک به دست آورد. در سالیان اخیر رئیس جمهور چین چندین ابتکار عمل جهانی را در تلاش برای شکل دادن به روابط بین‌المللی به نفع چین آغاز کرده است. این ابتکارات تجربه توسعه چین را به عنوان الگویی برای پیروی ارائه می‌دهد و برای بسیاری از کشور‌ها به ویژه در جنوب جهانی جذابیت زیادی دارد.

هم چنین در بیانیه آمده است: "دو طرف خاطرنشان کردند که احقاق حقوق بشر برای همه هدف مشترک جامعه بشری است. همه کشور‌ها حق دارند به طور مستقل مسیر توسعه حقوق بشر را انتخاب کنند". معنای این پاراگراف آن است که از دید چین و روسیه مفاهیم دموکراسی و حقوق‌بشر نسبی هستند و رویکرد‌های متفاوتی نسبت به آن وجود دارد.

در بیانیه اشاره شده است: "تمدن‌ها و کشور‌های مختلف باید به یکدیگر احترام بگذارند، مدارا کنند، با یکدیگر ارتباط برقرار کنند و از یکدیگر بیاموزند. دو طرف بدون هیچ گونه انحرافی آرمان حقوق بشر در کشور‌های خود و آرمان حقوق بشر در جهان را پیش خواهند برد".

این در حالیست که نه در چین و نه در روسیه تکثر سیاسی اصیل یا آزادی بیان واقعی وجود ندارد. سازمان‌های مختلف مانند عفو بین‌الملل نقض سیستماتیک حقوق اساسی در آن دو کشور را محکوم کرده‌اند. سازمان ملل تابستان گذشته چین را به "نقض جدی حقوق بشر" در رفتارش با اقلیت اویغور در منطقه شین جیانگ متهم کرد.

در بخش دیگری از بیانیه مشترک آمده است:"دو طرف مخالف دخالت نیرو‌های خارجی در امور داخلی هستند". این بدان معناست که مسکو حمایت خود را از پکن در مورد تایوان که بدون شک منبع اصلی اختلاف است که می‌تواند رقابت بین چین و ایالات متحده را به یک درگیری نظامی تبدیل نماید تکرار می‌کند. مسئله تایوان خط قرمزی همیشگی برای چین بوده است.

در بیانیه اشاره شده که "دو طرف شتاب رشد تجارت دوجانبه را تحکیم می‌کنند". واقعیت آن است که در پی جنگ در اوکراین تعداد زیادی از شرکت‌های غربی فعالیت خود را در روسیه متوقف کردند و مسکو اکنون در تلاش است تا این شکاف‌ها را پر کند. از این منظر، روسیه در تلاش است تا شرکت‌های چینی را به آن کشور جذب کند. وابستگی روسیه به چین به سرعت در حال افزایش است.

پوتین بدون دریافت امتیاز متقابل امتیازات اقتصادی بزرگی به چین داده است. البته در مقابل کرملین از انزوای کامل اجتناب ورزیده و کمک کافی برای جلوگیری از فروپاشی ناشی از جنگ دریافت می‌کند. پوتین در حال بررسی استفاده از یوان برای پرداخت هزینه تجارت روسیه با کشور‌های خارجی است. شرکت‌های چینی برای دستیابی به دارایی‌های شرکت‌های غربی که روسیه را ترک می‌کنند اولویت دسترسی خواهند داشت و مسکو به پکن نقش مهمی در توسعه خاور دور روسیه می‌دهد.

در بیانیه اشاره شده که "دو طرف مشارکت انرژی نزدیک تری ایجاد خواهند کرد". این یک حوزه کلیدی در توسعه روابط است. پس از اعمال تحریم‌های غرب، چین (مانند هند) خرید انرژی از روسیه با قیمت‌های پایین‌تر را افزایش داده است. سال گذشته پکن ۸۱.۳ میلیارد یورو نفت، گاز و زغال سنگ از روسیه وارد کرد که ۵۶ درصد بیش‌تر از سال ۲۰۲۱ میلادی بود.

پروژه ساخت دومین خط لوله گاز بین دو کشور نیز در چشم انداز قرار دارد. با این وجود، سفر دولتی شی به یک توافق قطعی منجر نشده که نشانه‌ای نگران کننده برای پوتین است. شی جین پینگ به گسترش بیشتر واردات گاز روسیه متعهد نشد. چین علاقمند تنوع بخشیدن تمام سطوح زنجیره تامین خود است تا در وضعیت مشابه وابستگی‌ای که اتحادیه اروپا در سال ۲۰۲۲ به روسیه پیدا کرد قرار نگیرد.

در بیانیه اشاره شده که "دو طرف از ساختن یک اقتصاد جهانی باز حمایت می‌کنند از یک سیستم تجاری چندجانبه که هسته اصلی آن سازمان تجارت جهانی است و ترویج آزادسازی و ساده‌سازی شرایط تجارت و سرمایه‌گذاری حمایت می‌کنند و خواستار توسعه باز، عادلانه، عادلانه و بدون تبعیض هستند. دو طرف همچنین یکجانبه‌گرایی، حمایت‌گرایی و تلاش برای ایجاد موانع و قطع زنجیره تامین و هم چنین تحریم‌های یکجانبه و سیاست‌های به حاشیه راندن را رد می‌کنند".

این انتقاد متوجه ایالات متحده و شرکای آن است و به تعرفه‌های دوره ترامپ بر محصولات چینی و برنامه محرک سبز بایدن اشاره دارد که تلاشی برای قطع زنجیره تامین و وابستگی واشنگتن به چین است. تحریم‌های یکجانبه به مجموعه وسیعی از اقدامات محدودکننده اتخاذ شده علیه روسیه و هم چنین محدودیت‌های صادرات نیمه هادی‌های پیچیده به چین اشاره دارد.

در بخشی از بیانیه آمده است:"روسیه از میزبانی موفق چین در چهاردهمین اجلاس سران بریکس قدردانی می‌کند. دو طرف مایل به همکاری با سایر اعضای بریکس (برزیل، هند و آفریقای جنوبی) برای اجرای اجماع به دست آمده در نشست‌های قبلی رهبران بریکس و تعمیق همکاری عملی در زمینه‌های مختلف، ترویج فعالانه بحث در مورد گسترش کشور‌های بریکس و بانک توسعه جدید هستند".

این در حالیست که روسیه و چین امیدوار هستند بریکس را گسترش دهند، اما آن گروه تا به امروز نقش محدودی داشته است و هیچ نشانه‌ای مبنی بر پربارتر شدن آن در آینده وجود ندارد. هم چنین لازم به ذکر است که اعضای بریکس برزیل و آفریقای جنوبی نیز از اعضای دادگاه کیفری بین المللی هستند و از این رو وظیفه دارند حکم بازداشت صادره از سوی دیوان کیفری بین المللی علیه پوتین را اجرا کنند.

در بخش دیگری از بیانیه آمده است:"دو طرف مصمم به تقویت همکاری برای حمایت از یک سیستم تجاری چندجانبه بر اساس قوانین سازمان تجارت جهانی و در این راه، مبارزه با حمایت‌گرایی تجاری از جمله اعمال محدودیت‌های یکجانبه غیرقانونی بر تجارت هستند".

این بخش اشاره‌ای به مناقشه ایالات متحده و چین بر سر نیمه هادی‌ها دارد. پکن در ماه دسامبر شکایتی را به سازمان تجارت جهانی علیه ایالات متحده تسلیم کرد و ایالات متحده را به سوء استفاده از اقدامات کنترل صادرات برای محدود کردن تجارت تراشه‌های پیشرفته متهم کرد. واشنگتن در ماه اکتبر این سازوکار‌ها را در مواجهه با آن چه که تهدید فزاینده ناشی از توسعه سریع فناوری و نظامی چین می‌دانست تایید کرد.

منبع: فرارو

کلیدواژه: روسیه چین پوتین شی جین پینگ بیانیه آمده بخشی از بیانیه ایالات متحده حمایت می کنند روسیه و چین بین دو کشور چین و روسیه بین المللی حقوق بشر هم چنین کشور ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۴۲۵۸۰۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سقوط پوتین؟ شاید آرزو بر جوانان عیب نیست / گورباچف مایه عبرت ولادیمیر پوتین شده است / چرا روسیه پوتین با شوروی در آستانه سقوط متفاوت است

به گزارش جماران، پیتر روتلند، استاد در دانشگاه وسلین و دانشیار مرکز دیویس برای مطالعات روسیه و اوراسیا در دانشگاه هاروارد در تازه ترین نوشتار برای Responsible Statecraft درباره خطرات توهم فروپاشی حکومت ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه نوشت:

ماکسیم ساموروکوف از مرکز کارنگی اخیراً مقاله‌ای را با عنوان «رژیم شکننده پوتین» در فارن افرز منتشر کرده و استدلال کرده که مانند حکومت شوروی ، سیستم سیاسی پوتین نیز همیشه در آستانه فروپاشی است.  این استدلال بر اساس یک قیاس مستقیم تاریخی به دست می آید. نظام شوروی قوی و تغییرناپذیر به نظر می رسید و عملاً هیچ کس فروپاشی آن را پیش بینی نمی کرد  اما فروپاشید. به همین ترتیب، سیستم پوتین قوی و مقاوم به نظر می رسد و کمتر کسی می تواند فروپاشی آن را تصور کند. اما فروپاشی آن نیز رخ خواهد داد.

می توان فهمید که چرا این استدلال برای Foreign Affairs جذاب است. آرزو همیشه مخاطب را جذب می کند: مردم دوست دارند آنچه را که می خواهند بشنوند به آنها گفته شود. شاید بهتر باشد اینطور القا شود که بدون هیچ چشم‌اندازی برای یک ضد حمله موفق در اوکراین، محتمل‌ترین سناریو برای پیروزی اوکراین، فروپاشی رژیم در روسیه است.

قیاس های تاریخی می توانند جذاب اما گمراه کننده باشند زیرا ممکن است توجه ما را بر شباهت های سطحی متمرکز کنند، در حالی که تفاوت های ساختاری را نادیده می گیرند. واقعیت این است که چندین جنبه مهم وجود دارد که رژیم پوتین در مکان بسیار متفاوتی با اتحاد جماهیر شوروی قرار دارد.

اولاً، میخائیل گورباچف تنها شش سال در قدرت بود و هرگز نتوانست کنترل مؤثری بر حلقه داخلی رهبران شوروی و یا بوروکراسی در کل ایجاد کند. در نتیجه، ابتکارات سیاستی او با اجرای مؤثر همراه نشد و او را مجبور به اتخاذ اقدامات رادیکال‌تر کرد که کل سیستم را بی‌ثبات کرد. در مقابل، پوتین خیلی سریع پس از به قدرت رسیدن در سال 2000، کنترل قوی بر نخبگان رقیب اعمال و «عمود قدرت» را احیا کرد. او 24 سال است که این مسئولیت را بر عهده داشته است و اکثر تحلیلگران موافقند که پایه های نهادی رژیم پوتین قوی است و احتمالاً پس از مرگ بنیانگذار خود ، نیز جان سالم به در خواهد برد. دوم، یکی از عوامل مهم در فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، این واقعیت بود که این شوروی در حال مبارزه با یک جنگ غیرقابل پیروزی در افغانستان بود که آن را مجبور به مذاکره با غرب کرد. روسیه در حال جنگ در اوکراین است در حالی که هنوز به پیروزی خود مطمئن است. سوم، اتحاد جماهیر شوروی ورشکست شده بود، کسری تجاری داشت و در خارج از کشور پول قرض می گرفت. اما اکنون علیرغم فشار تحریم های غرب، روسیه در سال گذشته 50 میلیارد دلار مازاد تجاری داشت. اقتصاد برنامه‌ریزی‌شده شوروی سفت و سخت و گودالی از یارانه‌های دولتی بود.  بر خلاف اتحاد جماهیر شوروی، روسیه دارای یک اقتصاد سرمایه داری پویا است که به خوبی با اقتصاد جهانی ادغام شده و کارآفرینان آن در دور زدن تحریم های غرب ماهر شده اند. چهارم، اتحاد جماهیر شوروی، فدراسیونی بود که 52 درصد جمعیت آن را روس‌ها تشکیل می‌دادند. روسیه پوتین یک کشور متمرکزتر است که روس ها 82 درصد از جمعیت آن را تشکیل می دهند.

مسلماً احتمال شورش اسلامگرایان در قفقاز شمالی یک چالش امنیتی بالقوه است. اما منطقی که رمضان قدیروف، رهبر چچن را به یک رعیت وفادار مسکو تبدیل کرد، در مورد هر جانشینی صادق است:  بهتر است از جریان کمک های مسکو لذت ببرید و لامبورگینی بخرید تا اینکه آواره ای با جیب خالی باشید.  چچنی ها از جنگ های اول و دوم درس گرفته اند: استقلال طلبی ارزش تلاش ندارد. هیچ یک از جمهوری های قومی دیگر در فدراسیون روسیه علاقه ای به آغاز جنگ با مسکو ندارند.

حمله 22 آوریل به تالار شهر کروکوس نه تنها یادآور این نکته بود که تروریسم اسلام گرا همچنان یک تهدید امنیتی برای روسیه است، بلکه نشان دهنده شکست اطلاعاتی گسترده توسط سرویس های امنیتی روسیه بود. ایالات متحده از قبل به آنها هشدار داده بود که چنین حمله ای در راه است: آنها باید نگهبانان مسلح را در تمام سالن های کنسرت در مسکو قرار می دادند. با این حال، حملاتی مانند کروکوس باعث تغییر رژیم در روسیه نمی شود.

تروریست ها نه از قفقاز شمالی، بلکه از تاجیکستان آمده اند. این نشان می دهد که 8 میلیون کارگر مهاجر از آسیای مرکزی یک خطر امنیتی بالقوه هستند. اما ارزش آنها در اقتصاد روسیه با نیروی کار کم، حداقل در حال حاضر از چالش امنیتی آن بیشتر است.

شورش واگنر در ژوئن 2023 یک تحول خارق‌العاده بود؛ جدی‌ترین تهدید برای ثبات رژیم پوتین از زمان تأسیس آن در سال 2000. ما هرگز نمی‌دانیم اگر او به کرملین می رسیدچه اتفاقی می‌افتاد. اگر یوگنی پریگوژین به عقب برنگشته بود، اما به نیروهای خود دستور داده بود تا به سمت مسکو پیشروی کنند چه سناریویی شکل گرفته بود.   آنچه ما می دانیم این است که قیام شکست خورد. پریگوژین مرده و دفن شده  و ثبات رژیم به سرعت برقرار شد.

اجازه دادن به گروه واگنر برای توسعه تا جایی که بتواند آن شورش را به راه بیندازد، یک اشتباه جدی از سوی پوتین  پس از تصمیم او برای آغاز تهاجم تمام عیار به اوکراین بود. اما یک امر دور از ذهن باقی می ماند و نمی تواند به عنوان پایه ای برای سیاست ایالات متحده عمل کند.

برای پیروز شدن در دیپلماسی و جنگ نیاز به ارزیابی واقع بینانه از نقاط قوت و ضعف دشمن است. فروپاشی ناگهانی اتحاد جماهیر شوروی به ما یادآوری می کند که انتظار چیزهای غیرمنتظره را داشته باشیم  اما پوتین (و رئیس جمهور چین، شی جین پینگ) از اشتباهات گورباچف درس گرفته اند. واشنگتن نباید سیاست روسیه خود را با این فرض استوار کند که صاعقه دو بار به یک مکان برخورد خواهد کرد.

دیگر خبرها

  • پایان پوتین؟!/ او گورباچف نیست/ بعید است صاعقه دوبار به یکجا اصابت کند!
  • سرنگونی پوتین؟!/ او گورباچف نیست/ بعید است صاعقه دوبار به یکجا اصابت کند!
  • سقوط پوتین؟ شاید آرزو بر جوانان عیب نیست / گورباچف مایه عبرت ولادیمیر پوتین شده است / چرا روسیه پوتین با شوروی در آستانه سقوط متفاوت است
  • تحلیلگر سابق سیا: غرب نفوذ پوتین را دست کم می‌گیرد
  • اعمال سقف قیمتی برای نفت روسیه ناکارآمد است
  • ساقط کردن ۶ موشک «اتکمز» آمریکا توسط ارتش روسیه/ «مغز متفکر پوتین»: اوکراین نباید وجود داشته باشد
  • تغییر مجدد معادلات جنگ اوکراین
  • دوگین: اوکراین نباید وجود داشته باشد!
  • «دوگین»: اوکراین نباید وجود داشته باشد
  • پشت‌ پرده مذاکرات مسکو و کی یف / توافق روسیه و اوکراین چطور از دست رفت؟